
تصمیمگیری فرایندی است که در آن فرد یا گروهی از افراد یک تصمیم را بین گزینههای مختلفی که در اختیار دارند، انتخاب میکنند. تصمیمگیری میتواند به صورت ساده و روزمره در زندگی شخصی و حرفهای ما رخ دهد، همچنین میتواند در موقعیتهای پیچیده و استراتژیک مورد نیاز باشد.
فرایند تصمیمگیری شامل مراحلی میشود که در طی آن اطلاعات جمعآوری میشود، گزینههای ممکن بررسی میشوند، مزایا و معایب هر گزینه سنجیده میشود و در نهایت گزینه مناسبی انتخاب میشود. در مواردی که تصمیمگیریها پیچیدهتر هستند، از روشهای تحلیلی مانند تحلیل SWOT، تحلیل تصمیم گرید، تحلیل شبکهای و مدلسازی ریاضی استفاده میشود.
تصمیمگیری میتواند بر اساس منطق و عقلانیت صورت گیرد، همچنین ممکن است در تصمیمگیریها احساسات، تجربیات قبلی و تاثیرگذاری های فرهنگی نقشی داشته باشند.
تصمیم گیری میتواند به چندین شکل و نوع صورت بگیرد. در زیر، تعدادی از اصلیترین انواع تصمیم گیری را بررسی خواهم کرد:
تصمیم گیری تکمیلی (Compensatory Decision Making)
در این نوع تصمیم گیری، فرد به دنبال بیرون آمدن با بیشترین مقدار منافع است و قادر است بر اساس مجموع ارزشهای مختلف، تصمیم خود را بگیرد. به عبارت دیگر، در این حالت، مزایا و معایب هر گزینه به طور جداگانه ارزیابی میشوند و تصمیم براساس امتیاز کلی کسب شده برای هر گزینه گرفته میشود.تصمیم گیری تکمیلی (Compensatory Decision Making) یک روش تصمیم گیری است که در آن، مجموعهای از معیارها یا ویژگیها در نظر گرفته میشوند و تصمیم نهایی بر اساس ارزش و وزندهی کامل این معیارها اتخاذ میشود. در این روش، اگر یک گزینه در یک معیار نسبت به گزینه دیگر عملکرد بهتری داشته باشد، میتواند با یک عملکرد ضعیفتر در معیار دیگر جبران شود.
مثالی از تصمیم گیری تکمیلی میتواند در فرآیند خرید ماشین باشد. در این حالت، ممکن است شما بر اساس چندین معیار مختلف مانند قیمت، ایمنی، رانندگی و اقتصاد سوخت تصمیم بگیرید. در صورتی که یک ماشین در یک معیار نسبت به ماشین دیگر عملکرد بهتری داشته باشد، میتوانید با عملکرد ضعیفتر در معیار دیگر راضی شوید، زیرا ارزش و وزندهی کامل بر اساس تمام معیارها در نظر گرفته میشود.
در تصمیم گیری تکمیلی، معیارها میتوانند با استفاده از روشهای مختلفی مثل رتبهبندی، وزندهی یا امتیازدهی سنجیده شوند. سپس با جمعبندی ارزش هر معیار برای هر گزینه، تصمیم گیری نهایی انجام میشود.
مزیت تصمیم گیری تکمیلی در این است که امکان جبران عملکرد ضعیف در یک معیار با عملکرد خوب در معیار دیگر وجود دارد. اما یکی از محدودیتهای این روش، پیچیدگی بالا در محاسبات و ارزیابیها است که ممکن است زمانبر و پیچیده باشد.
با این حال، استفاده از روش تصمیم گیری تکمیلی بسته به مسئله و شرایط خاص از جمله تعداد گزینهها و معیارها و نیز نیازهای ویژه ممکن است مورد استفاده قرار بگیرد.
تصمیم گیری غیرتکمیلی (Non-compensatory Decision Making)
در این نوع تصمیم گیری، فرد نمیتواند مزایا و معایب مختلف را بر اساس یک معیار کلی مقایسه کند. به جای آن، فرد بر اساس یک یا چند معیار خاص، فقط روی مزیتهای مورد نظر تمرکز میکند و بر این اساس تصمیم میگیرد. در این حالت، معایب یک گزینه میتواند باعث حذف آن از لیست گزینهها شود.تصمیم گیری غیرتکمیلی (Non-compensatory Decision Making) یک روش تصمیم گیری است که در آن فرد معیارهای مهم و مورد نظر خود را برای انتخاب یک گزینه مشخص مشخص میکند و هر گزینه را بر اساس این معیارها ارزیابی میکند. در این روش، فرد قادر به جبران نقص یا عدم رضایت از یک معیار با مزایای دیگر معیارها نیست.
یکی از روشهای تصمیم گیری غیرتکمیلی، روش "Elimination by Aspects" است. در این روش، فرد معیارهای مهم را تعیین میکند و سپس گزینهها را بر اساس این معیارها ارزیابی میکند. ابتدا معیاری که برای فرد بیشترین اهمیت را دارد را انتخاب میکند. سپس، گزینهها را بر اساس این معیار ارزیابی میکند و گزینههایی که در این معیار نمره پایینتری دارند را حذف میکند. این فرآیند تکرار میشود و به تدریج گزینهها کاهش مییابند تا تنها یک گزینه باقی بماند.
روشهای تصمیم گیری غیرتکمیلی معمولاً در مواقعی استفاده میشوند که فرد قادر به ارزیابی جبرانی معیارها نباشد یا زمان و منابع کافی برای این کار را نداشته باشد. همچنین، در برخی موارد ممکن است فرد عدم رضایت قابل قبولی از عددی خاص برای یک معیار داشته باشد و در نتیجه قادر به جبران نقص در یک معیار با مزایای دیگر نباشد.
مثالی از تصمیم گیری غیرتکمیلی میتواند انتخاب خودرو باشد. فرض کنید یک فرد معیارهایی مثل هزینه، راحتی، مصرف سوخت و امنیت را مهم میداند. ابتدا او معیاری که براش بیشترین اهمیت دارد (به عنوان مثال، راحتی) را انتخاب میکند. سپس، خودروها را بر اساس راحتی ارزیابی میکند و خودروهایی که در این معیار نمره پایینتری دارند را حذف میکند. این فرآیند تا جایی ادامه مییابد که تنها یک خودرو باقی بماند که از نظر راحتی مطلوب است.
به طور خلاصه، تصمیم گیری غیرتکمیلی بر اساس اولویت بندی معیارها و حذف گزینههایی که در معیارهای مهم نمره پایینتری دارند، صورت میگیرد و امکان جبران نقصها با مزایای دیگر را ندارد.
تصمیم گیری مشروط (Conditional Decision Making)
در این نوع تصمیم گیری، فرد براساس شرایط و محدودیتهای خاص، تصمیم میگیرد. به عنوان مثال، فرد ممکن است برای تصمیم گیری درباره خرید یک خودرو، محدودیتهایی مانند قیمت، سبک، سال تولید، وسایل امنیتی و ... را در نظر بگیرد.تصمیم گیری مشروط (Conditional Decision Making) یک رویکرد در تصمیم گیری است که بر اساس شرایط مشخصی تصمیمات را اتخاذ میکند. در این رویکرد، فرضیات و شرایط مشخصی تعیین میشوند و براساس آنها تصمیم نهایی گرفته میشود. با توجه به شرایط مشخص، میتوان به صورت مشروطی برای نتیجهگیری استدلال کرد.
در تصمیم گیری مشروط، ابتدا شرایط مورد نیاز برای اتخاذ هر تصمیمی مشخص میشوند. سپس برای هر شرط، ترتیبی از اقدامات و تصمیمات مرتبط تعیین میشود. با توجه به شرایط فعلی و ورودیهای دریافتی، الگوریتم مشخصی برای انتخاب ترتیب اقدامات و تصمیمات لازم اعمال میشود.
برای مثال، در یک سیستم هوشمند خانه، تصمیم گیری مشروط میتواند به این صورت باشد:
- اگر دمای خانه بیشتر از حد معینی بود، سیستم کولر را روشن کن.
- اگر نور محیط کمتر از حد معینی بود و زمان شب بود، سیستم روشنائی را روشن کن.
- اگر درب ورودی باز بود، سیستم امنیتی را فعال کن.
در این مثال، تصمیمات مشروط بر اساس شرایط محیطی مشخصی اتخاذ میشود. این رویکرد در سیستمهای هوشمند، رباتیک و هوش مصنوعی استفاده میشود تا به صورت خودکار و هوشمندانه بر اساس شرایط ورودی تصمیمات اتخاذ شود.
تصمیم گیری یک مرحلهای (One-Stage Decision Making)
در این نوع تصمیم گیری، فرد تنها یک بار تصمیم میگیرد و اعمال بلافاصله انجام میشود. به عبارت دیگر، فرد بین گزینههای مختلف تصمیم خود را میگیرد و پس از آن تغییری در تصمیمهای خود ایجاد نمیکند.تصمیم گیری یک مرحلهای (One-Stage Decision Making) رویکردی در تصمیم گیری است که در آن تصمیم نهایی بر اساس شرایط فعلی ورودیها اتخاذ میشود و از چندین مرحله تصمیم گیری تشکیل نمیشود. در این رویکرد، تمام اطلاعات لازم برای تصمیم گیری در دسترس است و هیچ تأخیری در تصمیم گیری وجود ندارد.
در تصمیم گیری یک مرحلهای، تصمیم نهایی بر اساس مقایسه مستقیم عوامل ورودی انجام میشود. این رویکرد مناسب در شرایطی است که انتخاب بین چند گزینه مستقل و بدون ارتباط با یکدیگر صورت میگیرد و تأثیر یک گزینه بر دیگری ندارد. به عنوان مثال، وقتی که شما بین خریدن یک ماشین برند A و ماشین برند B تصمیم میگیرید، هر دو گزینه را جداگانه بررسی کرده و بر اساس ویژگیها، قیمت، عملکرد و نیازهای شخصی خود تصمیم نهایی را اتخاذ میکنید.
تصمیم گیری یک مرحلهای به دلیل سادگی و سرعت اجرا، در بسیاری از موارد استفاده میشود. با این حال، در برخی موارد پیچیدهتر، مانند تصمیمات کسب و کاری طولانی مدت، احتمالاً نیاز به رویکردهای تصمیم گیری چند مرحلهای (Multi-Stage Decision Making) و الگوریتمهای پیچیدهتر داشته باشید.
تصمیم گیری چند مرحلهای (Multi-Stage Decision Making)
در این نوع تصمیم گیری، فرآیند تصمیم گیری به چندین مرحله تقسیم میشود و در هر مرحله، تصمیم جزئی گرفته میشود. تصمیمهای گرفته شده در هر مرحله، میتوانند تاثیرگذار باشند و ممکن است منجر به تغییر تصمیمات در مراحل بعدی شوند.تصمیم گیری چند مرحلهای (Multi-Stage Decision Making) یک روش تصمیم گیری است که در آن فرآیند تصمیم گیری به چندین مرحله تقسیم می شود و هر مرحله شامل انتخاب یک تصمیم است. در هر مرحله، تصمیم گیرنده بر اساس وضعیت کنونی و آینده پیش بینی شده، تصمیم خود را میگیرد.
فرآیند تصمیم گیری چند مرحلهای عموماً شامل مراحل زیر است:
شناسایی مسئله: در این مرحله، مسئله و هدف کلی تصمیم گیری مشخص می شود. همچنین، مراحل بعدی تصمیم گیری و ارتباط آنها با هم تعیین می شود.
تعریف متغیرها: متغیرهای مورد نیاز برای تصمیم گیری شناسایی و تعریف می شوند. این متغیرها معمولاً شامل عوامل داخلی و خارجی است که در صورت تغییر، تصمیم را تحت تأثیر قرار می دهند.
تعیین ساختار تصمیم گیری: در این مرحله، نحوه ارتباط بین مراحل و تصمیمات مختلف تعیین می شود. این شامل تصمیمات متوالی، همزمان یا موازی میشود.
جمع آوری اطلاعات: اطلاعات مورد نیاز برای تصمیم گیری جمع آوری می شود. این اطلاعات ممکن است شامل داده های تاریخی، پیش بینی ها، دیدگاه های متخصصان و غیره باشد.
تحلیل و ارزیابی: در این مرحله، متغیرها و اطلاعات جمع آوری شده تحلیل می شوند تا تأثیر هر تصمیم مختلف بر روی نتیجه نهایی بررسی شود. ابزارهای مختلفی مانند ماتریس تصمیم گیری، درخت تصمیم و روش های تحلیلی مانند تحلیل پوششی داده ها (Data Envelopment Analysis) ممکن است در این مرحله استفاده شود.
انتخاب بهترین تصمیم: بر اساس تحلیل مرحله قبل، تصمیم گیرنده بهترین تصمیم را انتخاب می کند و آن را در مرحله بعدی اجرا می کند.
اجرا و پیگیری: تصمیم انتخاب شده در مرحله قبل عملیاتی می شود و پیگیری برای ارزیابی نتایج و تحلیل عملکرد صورت می گیرد. در صورت نیاز، تصمیم گیری ممکن است بازنگری و تجدیدنظر شود.
تصمیم گیری چند مرحلهای معمولاً در مسائل پیچیده و دارای عدم قطعیت بالا استفاده می شود. این روش به تصمیم گیرنده کمک می کند تا با در نظر گرفتن پیش بینی های آینده و احتمالات مختلف، تصمیمات بهتر و قابل پیش بینی تری را اتخاذ کند.
این تنها چند نوع از تصمیمات گیری هستند و در عمل میتواند تنوع بسیاری داشته باشد. البته، نوع تصمیم گیری بستگی به موضوع، شرایط و فرد متخذ کننده تصمیم دارد.
امتیاز : 5
تعداد رای : 1